“فیلم «تعطیلات همیشگی» با الهام از زندگی واقعی کریس ساخته شد. او هیچ تعهدی ندارد، در زندگی واقعی او مکانی ندارد که به آن احساس تعلقی داشته باشد. او با سر کردن در اتاقهای دوستان مختلفش زندگی را میگذراند و شغلی هم ندارد. او یک مجرم حرفهای نیست ولی برای به دست آوردن مقدار کمی پول ممکن هست دست به جرائم بیاهمیت و حقیر بزند اما این کار را فقط تا جایی میکند که به دیگران آسیبی نزند. هیچ وقت به حریم کسی تجاوز نمیکند. کریس ممکن است که مواد مخدر بفروشد یا از آدمهای زیادی پول قرض بگیرد بدون اینکه پولشان را پس بدهد. او اساسا بیخانمان و ولگرد است. بسیار باهوش است اما علاقهای به ادامه تحصیل و مدرسه رفتن ندارد. نه سالگی از مدرسه رفتن انصراف داد و هیچ وقت به آن برنگشت. کریس مدتی را در کانونهای اصلاح و تربیت و زندان نوجوانان گذراند. توانایی او در معاشرت با آدمها، حرف زدن با غریبهها و حس امنیت بخشیدن به آنها خارقالعاده است. بسیار بیشتر از آنچه شما در این فیلم میبینید.”
ترجمه بخشی از مصاحبه با جیمجارموش درباره فیلم «تعطیلات همیشگی». فیلم را اگر ندیدهاید بگذارید توی لیست. مخصوصا اگر حس تعلقتان به مکانها از دست رفته و یا اینکه به دنبال فیلمی میگردید که به شما نشان دهد چطور آدمها تعلقشان را به مکانها از دست میدهند. «تعطیلات همیشگی» ترجمهایست از عنوان Permanent Vacation. من فکر میکنم ترجمه دقیقتر و بهترش «تعطیلات تمام وقت» باشد. به خصوص بعد از تماشای فیلم و جمله آخری که شخصیت اصلی میگوید: “بگذار اینطوری بگویم که من فقط یک گردشگر بودم. گردشگری که به تعطیلاتی تمام وقت رفته بود.”